بازسازی ویرانگر
شاید پرداختن به موضوعاتی مثل جنگ یا درگیریهای نظامی کشورها برای همه خوشایند نباشه. اما بررسی آنچه در نتیجه این رخدادها شکل گرفته میتونه از زوایای مختلف مهم باشه. با این مقدمه به سراغ ماجرای حضور 20 ساله آمریکا در افغانستان و روند تغییرات اقتصادی-اجتماعی این کشور میریم. سال 2001 میلادی ایالات متحده امریکا با دو هدف اصلی، افغانستان رو مورد تهاجم قرار داد:
• شکست طالبان و استقرار امنیت
• ایجاد دولت مرکزی مستقل و کمک به روند توسعه و بازسازی افغانستان
هزینههای نظامی آمریکا در افغانستان
وزارت دفاع ایالات متحده در طول بیست سال مبلغ 837 میلیارد دلار برای تحقق این هدف هزینه نظامی کرد. در حالیکه نه تنها طالبان روز به روز قدرتمندتر شد، بلکه همزمان احساس امنیت در مردم افغانستان هم هر روز کمرنگتر میشد. نظامی و تروریستی در خاک افغانستان دائم افزایش پیدا کرد و تا حالا 109 برابر بیشتر شد. همینطور آمار کشته شدهها بر اثر حملات تروریستی که دهها برابر افزایش پیدا کرد. با این وضعیت میشه گفت شکست آمریکا در تحقق هدف اولش از تهاجم به افغانستان کاملاً مشخص هست. حالا باید به این موضوع بپردازیم که آیا 145 میلیارد دلار هزینه ایالات متحده برای بازسازی افغانستان، واقعاً اونطور که برخی رسانهها گفتند به بهبود شاخصههای توسعه این کشور ختم شده یا نه؟!
80 درصد از تمام مخارج دولت افغانستان از محل کمکهای خارجی تامین میشه. بر اساس گزارش بانک جهانی طی سالهای حضور امریکا، نرخ فقر در افغانستان از 34 درصد به 55 درصد رسید. هر چند که وزارت اقتصاد خود افغانستان اعلام کرده که 90 درصد از مردم این کشور زیر خط فقر 2 دلاری در روز زندگی میکنند و وضعیت خرابتر از گزارشات بینالمللی هست. از طرف دیگه شاخصهای توسعه انسانی در افغانستان هم اوضاع جالبی نداره. دقیقاً مثل ماجرای تولید ناخالص داخلی که رشد داشته اما روندش در مقایسه با بقیه کشورهای دنیا خیلی کند هست.
شاخصهای توسعه در کشور افغانستان
جالبه که بررسی سایر شاخصهای توسعه هم حکایت از عقبماندگی افغانستان در 20 سال اخیر داره. بیسوادی 82 درصدی زنان در مقایسه با نرخ 19 درصدی متوسط جهانی، نرخ 85 درصدی نداشتن حساب بانکی، افزایش نرخ ناامنی غذایی به 45 درصد، عدم دسترسی 85 درصدی به اینترنت، کاهش سهم تولیدات صنعتی از تولید ناخالص داخلی و دهها برابر شدن کشت مواد مخدر برخی از این شاخصههاست. همین نتایج غمانگیز باعث شده تا اداره ویژه دولتی امریکا برای نظارت بر بازسازی افغانستان (SIGAR) در آخرین گزارش خودش تحت عنوان “آنچه که باید بیاموزیم: درسهایی از 20 سال بازسازی افغانستان” دهها بار از واژه “fail“ یا “failure“ استفاده کنه.
شرکتهای بخش خصوصی امریکا همیشه تلاش میکنند تا در جذب پروژههای ارائه شده دولت در مناقصات از هم سبقت بگیرند. اما این فضای رقابتی چندان سالم نیست و در بسیاری از اوقات به فساد و پرداخت رشوه برای تصاحب پروژهها ختم میشه. حالا با چنین وضعیتی سوء استفاده از منابع مالی دولتی که قرار هست در یک کشور توسعه نیافته و غیر شفاف مثل افغانستان اجرا بشه، فرصتی عالی برای شرکتهای فاسد بخش خصوصی امریکا به وجود میاره.
پروژههای آمریکایی افغانستان
یکی از پروندههای پر چالش اما بی سر و صدای فساد شرکتهای امریکایی در افغانستان مربوط به کمپانی ” بِلک اَند ویچ” میشه. این پروژه برای ساخت نیروگاه دیزلی 100 مگاواتی کابل بود. به گفته کارشناسان هزینه 335 میلیون دلاری فاکتور شده این نیروگاه برای دولت افغانستان، بیش از 3 برابر هزینه ساخت نیروگاههای مشابه در کشورهای همسایه افغانستان بود. جالبه بدونید که این نیروگاه به دلیل مشکلات افغانستان در تامین هزینه انتقال دیزل از ترکمنستان، تنها با 1 درصد ظرفیت خودش کار میکنه. خب در نتیجه چنین پروژههایی، امروز از هر 7 افغان یک نفر به برق دسترسی داره.
خرید 20 فروند هواپیمای از رده خارج شده باری با نام 222G توسط وزارت دفاع امریکا برای افغانستان یکی دیگه از پروژههاست. این خرید از یک کمپانی ایتالیایی با هزینه 592 میلیون دلار انجام شد، که 6 سال بعد به دلیل عدم تولید قطعات یدکی، تبدیل به آهن قراضه شد و با مبلغ به 42 هزار دلار فروخته شد. مورد عجیب دیگه ساخت ایستگاه پمپ گاز طبیعی با فاکتور 43 میلیون دلاری توسط وزارت دفاع امریکا که 140 برابر قیمت واقعی ساخت یک ایستگاه مشابه در افغانستان است.
کشاورزی کشور افغانستان تحت تاثیر سیاست
طرح 34 میلیون دلاری کشت سویا که از لابی اتحادیه سویا کاران امریکا با وزارت کشاورزی این کشور به افغانستان تحمیل شد هم یه مورد دیگهست. این طرح بدون توجیه در شرایطی اجرا شد که زمینهای کشاورزی شمال افغانستان مناسب کشت این محصول نبود و ضمناً مردم افغانستان اصلاً سویا نمیخوردند. این پروندهها که مجموعاً 17 میلیارد دلار فساد را در پی داشته، تنها نتیجه بررسی بخشی از پروژههای عمرانی امریکاییها توسط اداره ویژه برای نظارت بر بازسازی افغانستان بود.
حالا به نظر شما آیا طولانی شدن جنگ افغانستان و کشورهای دیگه به طور ناخواسته اتفاق میفته؟ آیا بازسازی و توسعه کشورهای جنگزده با مداخله خارجی به نتیجه مطلوب میرسه؟ یا این استراتژی فقط بازار پر منفعتی برای کمپانیهای بزرگ خارجی فراهم کرده؟!
پلاسما در اینستاگرام