اقدامات امیرکبیر در صنعت
وضعیت ایران در اوایل دوره امیرکبیر
میرزا محمدتقی خان فراهانی مشهور به امیرکبیر نخستین صدراعظم ایران در زمان ناصرالدینشاه قاجار، مهرماه سال ۱۲۲۷ هجری شمسی به این سمت منصوب شد. وضع اقتصادی جامعه ایران در آن زمان مطلوب نبود اقتصادی که در آن کشاورزی با عقبافتادگی سر میکرد، از صنعت جدید بی بهره و ذخایر طلای آن در ازای واردات کالاهای نامرغوب، به خارج از کشور سرازیر بود.
امیرکبیر در چنین جامعهای میخواست جلوی سیر تنزل اقتصادی را ببندد سیاست امیرکبیر برای پیشرفت اقتصادی بر سه مؤلفه استوار بود:
- ایجاد صنایع جدید
- پیشرفت کشاورزی
- توسعه بازرگانی داخلی و خارجی
صدراعظم با این سیاستها قصد داشت وضعیت کشاورزی را بهبود دهد. همچنین از واردات بیرویه جلوگیری کرده و صادرات کشور را افزایش بدهد. در نهایت و به تعبیر خودش از فرار شمشهای طلا جلوگیری نمایند. با شروع کار امیرکبیر خون تازهای در اقتصاد ایران جریان پیدا کرد. کشاورزی کمی از رکود فاصله گرفته و زمینه فعالیتهای اقتصادی و صنعتی جدید آماده گردید.
آگاهی امیرکبیر از صنعت دنیا
امیرکبیر از پیشرفت صنعت در غرب آگاه بود و به خوبی میدانست که نیروی محرکه جامعه و اقتصاد در غرب، پیشرفت صنعتی بوده و همین عامل موجب تحولات اجتماعی گشته است. از نوشتهها و گفتوگوهای امیر با سفیر انگلیس به خوبی پیداست که او برای فنون غربی ارزش بسیار زیادی قائل است. در همین رابطه عباراتی به دفعات از امیرکبیر نقل میشود:
«اولیای دولت علیّه اهتمام بسیار دارند که صنایع بدیعه ممالک محروسه رونق یابد» یا اینکه «رعایا و صنعتگران این دولت علیّه دانستهاند که اولیای دولت در ایجاد و احداث صنایع بدیعه اهتمام دارند، هر یک در خور قابلیت خویش به اکتساب و احداث صنایع تازه طالب و راغباند.»
اقدامات امیرکبیر برای ایجاد صنعت ملی
به طور کلی میتوان زمینههای فعالیت امیرکبیر برای ایجاد تحول در صنعت ملی را در موارد زیر دستهبندی کرد:
- فعالسازی و استخراج معادن
- ایجاد کارخانههای مختلف
- استخدام نیروی ماهر از کشورهای دیگر مثل انگلیس و روسیه
- فرستادن صنعتگران ایرانی به روسیه
- خرید دستگاههای پیشرفته از خارج کشور
- حمایت از محصولات داخلی
فرمان آزادی استخراج معادن
استخراج معادن پیش از این در زمان عباس میرزا و به دلیل نیازمندیهای نظامی ایجاد شده بود. به طور مشخص در سال ۱۲۳۰ هجری شمسی یک نظامی انگلیسی به نام "مون تیث " مأمور مطالعه در معادن آهن و مس قراچهداغ گشته بود. پس از او نیز "لیندزی" انگلیسی از فتحعلیشاه مجوز گرفت تا معادنی را با هزینه خود استخراج نماید. وی در سال ۱۲۵۲ یک دستگاه ماشین بخار و چند کارگر ماهر نیز از انگلیس به ایران آورد. اما پس از ایجاد اختلاف بین دولتهای ایران و انگلیس استفاده از این معدن نیمه کاره ماند.
سرانجام امیرکبیر در سال ۱۲۶۷ هجری شمسی فرمان آزادی استخراج معادن برای ایرانیان را صادر کرد و اداره امور معادن را نیز به میرزا جبار ناظمالمهام سپرد. طبق این فرمان هر ایرانی میتوانست به استخراج از معدنی که خود پیدا کرده بپردازد و تا ۵ سال از مالیات معاف باشد. همچنین اعلام شد که هر کس صنعت جدیدی را اختراع و راهاندازی کند، میتواند آن را تا ۵ سال در انحصار خود نگه دارد.
آغاز بهرهبرداری از معادن
فردی به نام میرآقاسی خان، معدن مس و آهن قراچهداغ را به راه انداخت و توانست بعد از مدتی حدود ۲۴۰ کیلوگرم مس خالص تولید کند. همچنین معادن آهن در ماسوله گیلان و نانیج مازندران شروع به فعالیت کردند. ماده قطران که در توپخانه و کارهای نظامی مصرف داشت و قبلاً از قفقاز وارد میشد نیز، در رحمتآباد گیلان با کیفیت خوب تولید شد.
پیشرفت صنعت آهن و اسلحهسازی از نتایج فعالسازی معادن بود. از آنجا که افزایش تولید معادن نیاز به نیروی ماهر و آموزش اصول فنی داشت، امیرکبیر برای مدرسه دارالفنون اساتیدی از اتریش و تعدادی معدنچی از اروپا آورد. در این بین لویی ناپلئون به مناسبت تاجگذاری ناصرالدینشاه، سه دستگاه کوره ذوب فلزات به عنوان هدیه به ایران فرستاد. این کورهها برای جدا کردن سرب از نقره، آب کردن مس و گداختن سرب کاربرد داشتند. امیر کبیر هر سه کوره را به صنعتگران سپرد تا از آنها استفاده کنند.
استخدام استادان فنی
همزمان با فعالسازی معادن و کارخانههای پارچه بافی، نیشکر، چینی و بلورسازی، کاغذسازی، چدنریزی، فلزکاری و تعدادی صنایع کوچک تاسیس شدند. برای پیشرفت این کارخانهها دولت در صدد خریداری دستگاههای جدید و استخدام افراد ماهر برآمد. در اینجا بخشی از متن کتاب امیرکبیر را میخوانیم؛
شرایط پیشنهادی دولت این است: «سه نفر اول هر کدام سالی ۱۰۰ لیره و نفر چهارم به عنوان مدیر کارخانه سالی یکصد و پنجاه لیره مواجب بگیرند. امیر حاضر است به مدیر کارخانه که خود باید استاد فن باشد بیش از آن هم مواجب بدهد. همین که آنان به تهران برسند با هرکدام قرارداد جداگانهای به مدت سه تا پنج سال بسته میشود. بابت خرج سفر هر کدام ۵۰ لیره پرداخت میگردد و همین مبلغ برای بازگشت هر کدام منظور خواهد شد و این مبلغ کافی است. به نظرم استادان مزبور نباید کمتر از ۳۰ سال داشته باشند و حتماً بایستی خوشرفتار و سنگین باشند.
خیال میکنم خبرگان ایرلند شمالی بهتر از کارکنان انگلیسی و اسکاتلندی با اوضاع ایران خو بگیرند. صنعت کاران انگلیسی و اسکاتلندی مقید به تقسیم کار دقیق هستند اما به طوری که شنیدهام در ایرلند تقسیم کار فنی به این اندازه نیست. از آن گذشته کارخانههای انگلیسی و اسکاتلندی با ماشین بخار کار میکنند، گویا در ایرلند چنین نباشد و گردش کارخانه در ایران نیز با نیروی اسب و یا آب خواهد بود.
از آنجا که انگلیس به دنبال فروش کالاهای خود در بازار ایران بود گفتوگوهای امیرکبیر با دولت انگلیس برای فرستادن نیروی ماهر و آموزش دیده به ایران بی نتیجه ماند و در نهایت صدراعظم به کشورهای آلمان و اتریش روی آورد.
فرستادن صنعتگران به روسیه و عثمانی برای کسب مهارتها
در سال ۱۲۶۷ امیرکبیر ۶ نفر از فعالان صنعتی ایران را به روسیه و دو نفر از آنها را به عثمانی فرستاد. این افراد در صنایعی مانند بلورسازی، کاغذسازی، چدنریزی، نجاری و نیشکر فعالیت میکردند.
این افراد در سال ۱۲۷۰ به ایران بازگشتند و هر کدام مشغول راه اندازی صنایع خود در ایران شدند. کارخانههای زیادی در این دوره به همت صنعتگران ایرانی راهاندازی شد؛
- ریسمان بافی در تهران
- پارچههای پنبهای در شمیران
- حریر بافی در کاشان
- نیشکر، نجاری و چدنریزی در ساری
- بلور و چینی در قم، تهران و اصفهان
حمایت امیرکبیر از تولیدات داخلی
امیرکبیر برای پیشرفت صنایع از هیچ پشتیبانی و کمکی دریغ نمیکرد. همچنین برای افرادی که فنون جدید را اختراع و راهاندازی میکردند، جوایز و هدایای خوبی را در نظر میگرفت. او همچنین تاکید فراوانی روی کیفیت و مرغوبیت کالاهای تولیدی داشت. در نتیجه این سیاستها بسیاری از کالاهایی که قبل از آن وارداتی بودند، در داخل کشور ساخته شدند. صنایع نساجی، ابریشم، سماورسازی، بخاریسازی و تولید کالسکه نیز پیشرفت خوبی را تجربه کردند.
قسمت زیر از متن کتاب امیر کبیر را بخوانید؛
از تاسیسات امیر "مجمع الصنایع" است. چنانکه بازار و سرای اتابکی را جهت ترقی تجارت بساخت، مجمع الصنایع را برای ترویج فن و هنر بنیان نهاد، گرچه مثل دارالفنون به روزگار خودش گشایش نیافت. در آن حجرهها بنا نمودند که هنرمندان مشغول کار بودند، و مباشرت مجمع الصنایع با حسینقلی خان معیرالممالک بسطامیبود. نام این حجرهها در روزنامه آمده: ساعتسازی، آپالیط سازی، زرکشی و زردوزی، خیاطی، ملیله سازی نمونهکار چین، نقاشی، تفنگ سازی. معلوم است که موسسه مزبور بیشتر به عنوان کانون ترقی هنرهای ظریف بنا شده بود.
نظر شما درباره فعالیتهای امیرکبیر چیست؟ در وضعیت امروزی چه اقداماتی را میتوان برای ایجاد تحول در اقتصاد کشور، به سبک امیرکبیر انجام داد؟
سایر مقالات پلاسما را اینجا ببینید
اینستاگرام پلاسما را دنبال کنید
بدون دیدگاه