اسپانیا کشور آواز و فوتبال
ممکن است شنیدن نام کشور اسپانیا، شما را به یاد طلا، مردم شاد و بیدغدغه که آواز میخوانند و میرقصند و فوتبال طلایی و منحصربه فرد این کشور بیاندازد. اما واقعاً اسپانیا تا این حد بینقص است؟
در حقیقت سال 2012 سال وحشتناکی برای اسپانیا بوده است. کشوری که به قدری درگیر مشکلات اقتصادی بود، که در آن به سختی میتوانستیم تلویزیون را روشن کنیم و بدون آنکه کلمه وحشتناکِ «بحران» را بشنویم، آن را خاموش کنیم. بیکاری به شکل بیسابقهای رکورد میزد. بانکها در حال ورشکستگی بودند. راهپیماییهای اعتراضی و خشمگین به امری عادی تبدیل شده بود و کاهش ویرانگر خدمات عمومی به طور وسیعی تحمیل میشد. با این حال، در میان این همه فلاکت و تاریکی، برای بسیاری از مردم، فوتبال یک تسلی خاطر بوده است.
در ژانویه 2012، اسپانیا با تبدیل شدن به اولین تیم بینالمللی در تاریخ فوتبال، که موفق به کسب سه جام مهم متوالی شده، تاریخ سازی کرد. یورو 2008، جام جهانی 2010 و یورو 2012 سه موفقیت بزرگ برای فوتبال اسپانیا بود. تیمی که توسط ویسنته دل بوسکه مربیگری میشد، این کار را با شکست دادن ایتالیا با نتیجه 0-4، با شکوه تمام انجام داد. به گونهایکه به عنوان بزرگترین تیم بینالمللی که تا به حال این بازی را انجام داده است، مورد ستایش قرار گرفت. بازی خیرهکننده ژابی آلونسو، ژاوی هرناندز، آندرس اینیستا و داوید سیلوا، حتی تماشاگران با تجربه فوتبال را نیز به دلیل روان بودن و سبک منحصر به فرد بازی با پاس کوتاه، متحیر کرد. استانداردهایی که اکنون بسیاری سعی در تقلید آنها را دارند.
میگل آنخل آگیره که به دلیل شغلش، به عنوان مدیرعامل آژانس روابط عمومی بینالمللی ادلمن در مادرید، درک قوی از احساسات عمومی دارد، تأیید میکند که در آن روزها خلق و خوی ملت با کمک تیم فوتبال در تابستان بهبود یافت. او میگوید: «فوتبال با اختلاف محبوبترین ورزش در اسپانیا است و حس تعلق زیادی به "لاروخا" وجود دارد. موفقیت این تیم به مردم کمک کرد تا بحران اقتصادی را برای چند هفته از یاد ببرند. در طی این بازیها بازیکنان تحت فشار زیادی بودند و بخاطر پیروزی جشنهای بزرگی برگزار شد. هزاران نفر جمع شدند تا فینال را روی یک صفحه نمایش غولپیکر در پاسئو دلا کاستلانا، یکی از خیابانهای اصلی مادرید تماشا کنند. جو باورنکردنی بود.»1
از بحران اقتصادی اسپانیا چه خبر؟
نرخ بیکاری اسپانیا با 22.5 درصد، پس از یونان، دومین نرخ بیکاری در اروپا است. پرداخت اجارهبها یا وام مسکن برای بسیاری غیرممکن است. آندرس کوداکی، یک عکاس اجتماعی اسپانیایی میگوید:« همه مردم حداقل یک نفر را میشناسند که به دلیل عدم پرداخت اجارهبها، بیخانمان شده است. این تراژدی هر روز، بارها و بارها تکرار میشود. کسانی که خانههای خود را از دست میدهند، معمولاً مجبور میشوند فضاهای تخلیهشده را دوباره اشغال کنند، اما بعداً دوباره بیرون رانده میشوند. بدتر از همه، قربانیان اغلب از بیمهری حیرتانگیز پلیس رنج میبرند. افسران مردم را با لگد به زمین میزنند و حتی انگشتانشان را به چشمان مردم فرو میکنند.»
یکی از سوژهها، خانم بیوه 86 سالهای به نام کارمن آیوسو بود. پس از انتشار تصویر این خانم در توییتر، وی به سرعت به نماد بحران تبدیل شد. او میگوید: «او 50 سال در خانهاش زندگی میکرده است. پرونده او مردم را نسبت به این مشکل تحریک کرد. یک باشگاه فوتبال محلی تمام سود یکی از بازیهای خود را برای کمک به او اهدا کرد.2
زندگی جوانان اسپانیایی
از زمان وقوع بحران مالی اروپا در سال 2008، زندگی جوانان اسپانیایی به حالت تعلیق درآمده است. به طوری که از هر 100 جوان اسپانیایی 55 نفر بیکار هستند. این کشور پس از یونان، جایگاه دوم بیکاری را در اتحادیه اروپا کسب کرد. متاسفانه تقریباً نیمی از افراد زیر 30 سال هنوز با والدین خود زندگی میکنند. در بخش خدمات، در بین سالهای 2007 تا 2011، از هر چهار کارگر جوان، یک نفر شغل خود را از دست داد. در صنعت ساختمان، این آمار دو نفر از هر سه نفر بود.
کسانی که در آن سالها وارد بازار کار شدند با شرایط سختتری مواجه بودند. در حال حاضر از هر چهار اسپانیایی بین 18 تا 29 سال، یک نفر قادر به تحصیل، آموزش یا اشتغال نیست؛ که یکی از بالاترین نرخها در بین کشورهای توسعهیافته است. نزدیک به 1.7 میلیون اسپانیایی زیر سن 30 سال بیکار هستند؛ همچنین در حال حاضر تقریباً 900 هزار نفر به عنوان بیکار طولانی مدت، یا بیشتر از یک سال بدون شغل طبقهبندی شدهاند.
اثر زخم در اقتصاد اسپانیا
هیچکس، حتی دولت مادرید، انتظار ندارد که فاجعه گسترده بیکاری به زودی برطرف شود. اقتصاد اسپانیا ممکن است دیگر در رکود نباشد و تعداد بیکاران نسبت به اوج خود در سال گذشته کاهش یافته است. اما کسانی که در چند سال گذشته مدرسه یا دانشگاه خود را در اسپانیا ترک کردهاند، یا کسانی که درحال شروع زندگی کاری خود هستند، با آیندهای تیره روبرو خواهند شد. با توجه به کمبود شدید شغل، بسیاری از آنان با آنچه اقتصاددانان آن را «اثر زخم» مینامند، مواجه میشوند. حتی اگر این افراد در نهایت وارد بازار کار شوند، درآمد و آینده شغلی آنها هرگز به آن حد ایدهآل یا حتی معمولی خود نخواهد رسید.
ضرر این بحران برای جوانان تنها جنبه مالی و اقتصادی ندارد، بلکه تعداد بیشماری از جوانان اسپانیایی که از بازار کار خارج شدهاند، ناگزیر به زندگی با والدین و یا سایر آشنایان خود میشوند؛ چرا که قادر به تشکیل خانواده نیستند. برای برخی که دچار وابستگی مالی و ناامنی اقتصادی شدهاند، ممکن است فرصت تشکیل خانواده هرگز فرا نرسد.3 آنچه ملموس است، در پشت تصویر این کشور زیبا، موسیقیهای شاد اسپانیایی و فوتبال طلایی لاروخا، کلمه بحران و ناامنی اقتصادی حک شده است.
سایر مقالات پلاسما را اینجا ببینید